×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

زندگی را اینگونه دیدم

× در این وبلاگ دلنوشته ها و جملاتی که ازشون خوشم میاد مینویسم
×

آدرس وبلاگ من

girlnight.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/girlnight

Access to the friends list is not allowed for anyone
× Access to this person's groups list is not allowed for anybody

مرد پلید

مرد پلیدی، درآستانه مرگ، کنار دروازه ی دوزخ به فرشته ای برمی خورد.
فرشته به او می گوید: فقط کافی است در زندگی ات یک کار خوب انجام داده باشی، و همان یاری ات می کند. خوب فکر کن.
مرد به یاد می آورد که یک بار، هنگامی که در جنگلی راه می رفت، عنکبوتی را سر راهش دید و راهش را کج کرد تا آن را له نکند.
فرشته لبخند می زند و تار عنکبوتی از آسمان فرود می آید. تا مرد بتواند از راه آن به بهشت صعود کند. گروهی از محکومان دیگر نیز از تار عنکبوت استفاده می کنند و شروع می کنند به بالا رفتن از آن. اما مرد، از ترس پاره شدن تار، به سوی آنها برمی گردد و آنها را هل می دهد. در همین لحظه، تار پاره می شود، و مرد بار دیگر به دوزخ برمی گردد?
صدای فرشته را می شنود که: افسوس، خودخواهی ات تنها کار خوبی را که انجام داده بودی، به پلیدی تبدیل کرد?

جمعه 22 شهریور 1392 - 1:37:30 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


ما آدم معمولیا


شوالیه


مرد پلید


داستان آموزنده


هشدار


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

8249 بازدید

5 بازدید امروز

8 بازدید دیروز

17 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements